استان گلستان که در سابق به (استرآباد) معروف بود. از دیر باز مرکز تمدن و فرهنگ ایران زمین محسوب میشد. حکیمان و ادیبان و دانشمندان بزرگی را در خود پرورش داده است. با مراجعه به تذکره ها و تاریخ ادبیات ایران با شخصیتهای معروفی مواجه میشویم که با پسوندهای (جرجانی/ استرآبادی/ میر فندرسکی/ کتولی/ و....) شناخته میشوند.
والحسن علی جرجانی
تاریخ دقیق تولد او مشخص نیست، اما بنا بر نقل یاقوت حموی از حاکم نیشابوری، وی در337 که همراه برادرش ابوبکر به نیشابور رفت، در حدود سن بلوغ بوده است، بنابراین میتوان سال ولادت او را حدود 322 در نظر گرفت. جرجانی از کودکی به مناطق متعددی، از جمله عراق و شام، سفر کرد و به کسب علم – و ادب پرداخت تا اینکه به شهرت رسید. ثعالبی نظم و نثر و خوشنویسی او را ستوده است. وی را جامع فقه شافعی و کلام متزلی دانستهاند. نام او در طبقه پنجم فقیهان شافعی ذکر شده است. جرجانی پس از کسب شهرت در علم و ادب، از خواص و نزدیکان صاحب بن عباد (متوفی 385)، ادیب و وزیر مشهور آل بویه، شد. او به صاحب بن عباد، ارادت و علاقه بسیار داشت و در اشعاری او را مدح کرده صاحب نیز در اشعاری، مقام علمی و ادبی و اخلاقی وی را ستوده است.
ابوالهیثم جرجانی
در شهر گنبد کاووس دیده به جهام گشود. پزشکی را در زادگاهش فرا گرفت. وی شاعر اسماعیلی مذهب است. محمد بن سرخ نیشابوری از شاگردان اوست.
صوفی استرآبادی
شاعر گمنان سده نهم هجری، صوفی استرآبادی در شهر باستانی گرگان دیده به دنیا گشود. وی به پیر صوفی شهرت داشته و اهل استرآباد بود. طبع خوبی داشت و انشای او نیز بی همتا بوده است.
فهمی استرآبادی
شاعر سده ده هجری، متولد شهر گرگان، متوفی در هند.
بدرالدین هلالی استرآبادی
شاعر نامدار سده نهم و دهم هجری، در شهر گرگان چشم به جهان گشود. هلالی طبع شعر خوبی داشت. از او قصایدی در مدح عبیدالله خان و ائمه اطهار به جا مانده است. آثار وی عبارت است از: مثنوی شاه و درویش، صفات العاشقین و لیلی و مجنون.
سحابی استر آبادی
حسن بن محمد سحابی استرآبادی شوشتری نجفی، عارف سالک، و صوفی زاهد و شاعر مشهور قرن دهم در شوشتر متولد شد و نجف اشرف ساکن بود. اکثر تذکره نویسان او را ستوده اند. سحابی در گفتن رباعی استاد بوده و دیوان غزلیات او تاکنون دو بار در ایران تصحیح و منتشر شده است: ح.ی. جواهری، مشهد: چاپخانه طوس، 1348و اکبر بهداروند، تهران: انتشارات زوار، 1388.
وی در سال 1010 در نجف اشرف در گذشته است.
عبدالحی منشی استرآبادی
عبدالحی منشی استرآبادی (درگذشت: 907 ه.ق) از خوشنویسان پرآوازه سده نهم هجری است که در خط تعلیق شهرت پیدا کرد و برخی او را واضع خط تعلیق می دانند. عبدالحی در زمان سلطان ابوسعید گورکانی میزیست و منشی دربار وی بود. او مدتی هم در دربار اوزون حسن و سلطان یعقوب آق قویونلو به کار انشاء مشغول بود. وی در تبریز درگذشت و در آرامگاهی مشهور به عبدالحیه دفن شد. عبدالحی منشی استرآبادی از شارگردان جعفر تبریزی معروف به جعفر بایسنقری بود. شاگردان معروف او حاج علی منشی استرآبادی، خواجه خان طغرائی قزوینی، شیخ محمد تمیمی و میر محمد منشی قمی هستند. از آثار عبدالحی منشی استرآبادی چند قطعه در کتابخانهی توپ قاپی سرای ترکیه موجود است که بیشتر به خط تعلیق و برخی به خط توقیع است و یکی از آنها به تاریخ 870 ه.ق تعلق دارد.
فخرالدین محمد سماکی استرآبادی
این عالم امامی (دهم ق) امیر فخرالدین محمد (احمد) بن حسین حسینی سماکی استرآبادی (984-918ق) مشهور به محقق از سادات قریه سماک استرآباد بود. در خدمت امیر غیاثالدین منصور شیرازی تحصیل علم کرد. اوایل، شیخ الاسلام سبزوار شد و بعد به دربار شاه طهماسب رفت و به منصب وزارت رسید. در قزوین مدرسهای داشت و ضمن کارهای دیوان دولتی، در آنجا تدریس میکرد. هر روز عده زیادی از طلاب علوم معقول و منقول به درس او رفته و استفاده میکردند. اسکندر بیک منشی در کتاب عالم آرای عباسی از او به عنوان یکی از علمای اعلام و فقهای گرام عصر یاد میکند و میگوید:« همه روزه جمعی کثیر از طلبه علوم معقول و منقول به مدرس آن حاضر گشته استفاده علوم مینمودند و از افادات علیهاش مستفید و بهرهمند میگشتند.» حسن بیگ روملو او را با اوصاف مولانا اعظم، جامع الفضایل و الحکم، حلال المشکلات الدقایق و کشاف معضلات الحقایق وصف و مدح میکند از شاگردان سماکی میتوان از میرزا ابراهیم حسینی همدانی که در همدان منصب قضاوت و تصدی امور شرعیه را بر عهده داشت و نیز نورالدین محمد قاضی نوری اصفهانی از فقها و شعرای مشهور صفوی نام برد. همچنین از میرفخرالدین به عنوان بزرگترین استاد میرداماد استرآبادی (م1041ق) در حکمت یاد میکنند که با وی مناظراتی نیز داشته است. از آثار اوست: آداب البحث و المناظره، حواشی بر شرح تهذیب المنطق علامه دوانی، حاشیه بر شرح تجرید العقاید قوشچی.
حمزه سهمی قرشی
نام پدر: یوسف بن ابراهیم تولد و وفات : (340- 428/ 427/ 426) قمری در گرگان. گیاهدان شهرت علمی و فرهنگی: مورخ و محدث به اصفهان و ری و غزنه و خراسان و عراق و شام و مصر و اهواز سفر کرد. از پدر و ابی بکر محمد بن اسماعیل صرام و ابن احمد عدی و ابوبکر اسماعیلی حدیث شنید و همچنین از ابومحمد بن ماسی و ابوحفض زیات و ابوبکر عبدان شیرازی و ابوالحسن دارقطنی و دیگران روایت کرد. ابوبکر بیهقی و ابوالقاسم قشیری و ابوصالح موذن و ابراهیم بن عثمان جرجانی و ابوبکر احمد بن علی بن خلف شیرازی از وی حدیث روایت کردهاند. سرانجام در نیشابور درگذشت. از آثار وی"تاریخ جرجان" مشهور به "معرفه علماء اهل جرجان"؛ "معجم شیوخه"؛ کتاب (الاربعین فی فضائلالعباس). صاحب (کشف الظنون) در کنار (تاریخ جرجان)، (تاریخ استرآباد) را نیز به وی نسبت داده است و سال مرگ وی را 670 ذکر کرده است.
ملامحمد امین استرآبادی
در جوانی به عتبات رفت و از محضر استادان بزرگی چون میرزا محمد بن علی تلمذ کرد و از بزرگانی مثل صاحب معالم و صاحب مدارک اجازه نقل روایت دریافت کرد. وی شاگردان مشهوری داشته است از فیض کاشانی که در سفر مکه محضر امین استرآبادی را درک کرده و یک چند مصاحب وی بوده است. ایشان نخست در زمره مجتهدان بود و از رویه آنان پیروی میکرد، اما به توصیه استادش میرزا محمد استرآبادی، به احیای مکتب اخباری پرداخت و بنیان گذار اخباری گری شدند. کتاب فوائد المدینه از مصنفات اوست.
میرداماد استرآبادی
میر برهان الدین محمد باقر استرآبادی، مشهور به «میرداماد»، معلم ثالث و متخلص به اشراق، فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه و از ارکان مکتب فلسفی اصفهان است. میرداماد فرزند میر شمس الدین محمد استرآبادی مشهور به داماد و از سادات حسینی گرگان است. محمد استرآبادی با دختر علی بن عبد العالی معروف به محقق کرکی ازدواج نمود و به همین خاطر او را داماد نامیدند. میرداماد این لقب را از پدر خود به ارث برده است. درباره سال تولد او، اطلاعات کافی در دست نیست؛ ولی کتاب «نخبه المقال فی اسماء الرجال» تولد او را سال 969 ذکر کرده است{1}. در کودکی به توس هجرت کرد و علوم دینی را نزد سید علی فرزند ابی الحسن موسوی عاملی و دیگر اساتید آن دیار آموخت {2}. همچنین علوم فلسفه و ریاضیات را در دوران حضورش در توس آموخت. میر محمد باقر سپس راه قزوین پیش گرفت. در سال 988 دوباره به خراسان آمد و تا سال 993 در آنجا ماندگار شد و سپس به کاشان مهاجرت کرد.
ابو عبدالله فتح جرجانی
در شهر گنبد کاووس دیده به جهان گشود. از وی چند حدیث در کتاب الصوم و کتاب النکاح و نیز احادیثی در آثار صدوق نقل شده است. در حدیثی نقل کرده است که همراه امام هادی در سفر مکه بوده است. تنها اثر او عبارت است از المسائل لابی الحسن.
علی جوهری استرآبادی
شیخ ابوالحسن علی بن احد معروف به جوهری، شاعر بزرگ اهل البیت قرن چهارم هجری، در گرگان به دنیا آمد. ابن شهر آشوب برخی مراثی وی برای امام حسین (ع) را در مناقب خویش آورده است. شعر وی را بسیار ستوده اند بویژه صاحب بن عباد شعر او را نمونه ی عالی ترکیب لفظ و معنا مینامد. صاحب از جوهری به عنوان دستیار خود در وزارت استفاده میکند. وی در حدود 380 وفات نموده است.
صدقی استرآبادی
محمد صدقی استرآبادی، متوفی 952 ق، شاعر مشهور دوره صفوی، اصل وی از استرآباد بود و در کاشان مسکن گزید. صدقی در شعر استاد محتشم کاشانی و از دانشمندان روزگار خود به شمار میرفت. وی در سرودن اقسام شعر، به ویژه قصیده توانا بود. در کاشان در گذشت و همان جا دفن شد. در تذکره ی «صبح گلشن» نام او به خطا، صدری ضبط شده است. از آثارش: «دیوان» شعر؛ شرح «مطالع الانوار»؛ «ساقی نامه.
میرزا مهدی خان منشی استرآبادی
وی فرزند محمد نصیر، منشی نادر شاه افشار و از مورخان آن دوره است که دو کتاب مشهور جهانگشای نادری و دره نادره را درباره ی نادرشاه نوشته است. نثر میرزا مهدی بسیار سنگین و مصنوع و دشوار و در عین حال مختصر است و در آن واژه های عربی بسیاری به کار رفته است. به نظر میرسد که تحصیلات او در اصفهان صورت گرفته باشد. او زبان های فارسی و عربی را به خوبی میدانسته است. میرزا مهدی از آیات قرآن به زیبایی در نوشتههای خود استفاده کرده است. میرزا مهدی خان در سرایش شعر نیز دست داشته است و تخلص او نیز کوکب بوده است. مرحوم محمد علی خان تربیت تبریزی از نوادگان میرزا مهدی خان است. وی در گرگان زاده شد و بین سال های 1175 تا 1180 قمری در روستای عطا آباد در گذشت و در محله عطا آباد شهر دهاقان استان اصفهان به خاک سپرده شد. سنگلاخ و شعر لر از دیگر آثار اوست.
هلالی جغتایی استرآبادی
بدرالدین (نورالدین) هلالی جغتایی استرآبادی، متوفی (908 ه) یکی از شاعران پارسی گوی سده 9 مجری خورشیدی بود. برجسته ترین اثر او مثنوی شاه و درویش (شاه و گدا) است که به زبان آلمانی نیز ترجمه شده است. اهمیت هلالی به خاطر غزل های لطیف و پرمضنون و خوش آهنگ اوست که مجموع آن نزدیک به 2800 بیت است. قصیدههای هلالی کم ارزش هستند که یکی از آنها را در ستایش عبیدالله خان ازبک سروده است که گویا از ترس بوده است. وی اهل استرآباد (گرگان کنونی) و بزرگ شده ی این شهر بود و در نوجوانی به هرات رفت. نیاکان هلالی اصالتاً از ترکمنهای جغتایی بودند که به گرگان هجرت کرده بودند.
مختومقلی فراغی
شاعر و عارف ایرانی ترکمن در سال 1102 در روستای حاجی قوشان گنبد کاووس در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش دولت محمد آزادی و مادرش عرازگل نام داشت. در تاریخ ادبیات ترکمن، شاعری پرآوازه و تواناتر از مختومقلی فراغی نمیتوان یافت که به قولی پدر ادبیات ترکمن به شمار میآید. در مدرسه کونگلدش بخارا تدریس میکرد و در آنجا با شخصی به نام نوری کاظم بن باهر آشنا شد و با وی به سیر و سیاحت و کسب تجربه های جدید و دیدن سرزمین های تازه افغانستان و هندوستان پرداخت. در خیوه به مدرسه ی شیر غازی – نامدارترین مدرسه آن زمان که در سال 1713 میلادی تاسیس شده بود، رفت. در سن 57 سالگی و در سال 1210 ه.ق. در کنار چشمه عباساری در دامنه سونگی داغ بدرود حیات گفت. پیکر او را بر شتری سفید نهاده به روشتای آق توقای آوردند و در جوار آرامگاه پدرش به خاک سپردند. قالب عمده ی اشعار او مسمط، بویژه مسمط مربع است. اکثر اشعار مختومقلی در وزن هجایی سروده شدهاند.
(برای آشنایی بیشتر با زندگینامه مختومقلی فراغی اینجا کلیک کنید).
حکیم لامعی گرگانی
لامعی گرگانی متخلص به لامعی، در بکر آباد گرگان به دنیا آمد. لامعی مداح خواجه نظام الملک، وزیر آلپ ارسلان (455-465 ه.ق.) بود و پیش از وی عمیدالملک کندری را مدح گفته بود. پس از دوره آلپ ارسلان از لامعی شعری در دست نیست. دیوان لامعی به تصحیح استادان سعید نفیسی (چ اول 1319) و محمد دبیرسیاقی (چ اول 1353) انجام یافته است. پس از سالها که تصحیح تازه ای با وجود یافته شدن چندین نسخه ی دیگر از دیوان لامعی صورت نگرفته بود، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان دیوان لامعی گرگانی به تصحیح دکتر محمد درزی را منتشر کرد. لطفعلی بیک آذر بیگدلی در تذکره خویش می نویسد:« آخر الامر در سمرقند رفته وداع این عالم فانی کرد.
امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس وشمگیر
امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار از شاهزادگان خاندان زیاری است. این خانواده در قرن چهارم و پنجم هجری در شمال ایران به خصوص در گرگان و طبرستان و گیلان و دیلمستان حکمرانی داشتهاند. امیر کیکاووس به روایتی در سال 412 هجری متولد و در سال 462 هجری وفات یافته است. امیر عنصر المعالی که دختر سلطان محمود غزنوی همسرش بوده از او پسری بهنام گیلانشاه داشته است و کتاب قابوس نامه در 44 باب برای پسرش گیلانشاه نوشته است. ملک الشعرای بهار آنرا (مجموعه تمدن اسلامی پیش از مغول) مینامد. اهمیت و شهرت قابوس نامه به حدی بوده است که سلطان مراد دوم پادشاه عثمانی (820 تا 850 هجری) فرمان داد آنرا به ترکی ترجمه کنند و پس از آن نیز به زبانهای آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، روسی، عربی و ژاپنی ترجمه شده و این باعث شهرت بیش از پیش آن و مایه فخر ما ایرانیان است.
حکیم میر فندرسکی
حکیم و فقیه فاضل سید ابوالقاسم حسینی معروف به «میرفندرسکی» از چهرههای درخشان حکمت و عرفان به شمار میرود. این حکیم وارسته در حدود سال 970 قمری در روستای فعلی نامتلوی شهر خان ببین در استان گلستان که از گذشته دور به مجموعه ی آن منطقه «فندرسک» میگفتند دیده به جهان گشود. نخست دروس مقدماتی را در زادگاه خویش فرا گرفت.
تولد: در حدود 970 قمری – محل تولد: گرگان – وفات: 1050 قمری – مزار: تخت فولاد اصفهان – عمر: 80
اساتید: بزرگانی چون چلبی بیگ تبریزی، اشرف الدین علی و ...
شاگردان: ملا رجب علی تبریزی، آقا حسین خوانساری، ملا محمد باقر سبزواری، میرزا رفیعا نائینی و ... .
آثار: رساله صناعیه، رساله حرکت، رساله فارسی در کیمیا، قصیده بائیه، شرح جوگ با شست و ... .
ابوسهل مسیحی
ابوسهل مسیحی، عیسی بن یحیی مسیحی جرجانی (د پس از 400 ق/ 1010م) پزشک، فیلسوف، ستاره شناس و ریاضی دان ایرانی. از زندگی وی آگاهی اندکی در دست است. عمدهترین مأخذ درباره ابو سهل روایتی است که نظامی عروضی (ص 118 – 121) آورده است. ابوسهل را استاد ابن سینا در پزشکی دانسته یا به شهرت این انتساب اشاره کردهاند ابوسهل در فلسفه نیز جایگاهی ویژه داشت. فخرالدین رازی وی را در زمره بزرگترین فیلسوفان دنیای اسلام آورده است. ابوسهل از جمله کسانی است که احکام نجوم را – که در حکمت قدیم از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و بسیاری در رد یا قبول آن رسالههایی نوشته بوده اند – بی اساس و عاری از برهان شمردهاند. فخرالدین رازی رساله ای در رد احکام نجوم به وی نسبت داده است.
اصناف العلوم الحکمیه، در این کتاب شاخههای گوناگون دانشها را بر شمرده است، رساله الادویه، ارکان العالم، اصول علم النبض، اظهار حکمه الله تعالی فی خلقالانسان و الطب الکلی از مشهورترین نوشتههای ابوسهل است.
امیر ابوالمعالی حسینی
دانشمند و فقیه شیعی، سید امیر ابوالمعالی بن بدرالدین حسن حسینی استرآبادی، در گرگان به دنیا آمد. بنا به گفتهی افندی وی از سادات و از شاگردان زبده ی محقق کرکی بوده است.
کدالیمین و عرق الجبین، عشره الکامله، و ترجمه رسالهی نفلیه شهید اول از آثار اوست.
فضل الله حروفی استرآبادی
صوفی و شاعر قرن هشتم هجری معروف به نعیمی استرآبادی در سال 740 ه.ق. در گرگان به دنیا آمد. وی در عهد تیمور لنگ میزیست و موسس طریقهی حروفیه است. گویند میرانشاه فرزند تیمور و حاکم آذربایجان، او را احضار و به امر پدر و به فتوای علمای عصر به قتل رساند و سر و جسد او را سوزاندند. این اتفاق در سال 804 افتاد. جاودان کبیر و جاودان صغیر، انفس و افاق، محبت نامه، مثنوی عرش نامه، دیوان اشعار، نوم نامه (به لهجه استرآبادی) از آثار اوست.
میر سید شریف جرجانی
علی بن محمود جرجانی معروف به میر سید شریف جرجانی ادیب، عارف، حکیم، فقیه، زبان شناس و پژوهشگر نامی سده 8 ایران زمین در سال 740 ه.ق در روستای باغو از توابع شهرستان بندرگز دیده به دنیا گشود. در گنبد کاووس و گرگان به کسب علوم پرداخت و برای تکمیل تحصیلات خود به شیراز، لسان الغیب حافظ شیرازی، از محضر وی کسب فیض نمود. تا کنون بیش از 37 اثر از ایشان شناخته شده است مانند شرح فولئد الغیاثیه و شرح ایساغوجی.
عبدالقاهر جرجانی
ابوبکر عبدالقاهر بن عبدالرحمن بن محمد جرجانی ادیب، نحوی و لغوی و قرآن پژوه و نظریه پرداز بزرگ ادبی در سال 400 ه.ق. در روستای گور سرخ از توابع جرجان چشم به جهان گشود. وی را از مشاهیر علما و بنیان گذار علم معانی و بیان میدانند. در گنبد کاووس به تدریس پرداخت و بسیاری از طلاب برای یادگیری نحو و علوم ادبی و درک محضر او به آن جا شتافتند. از جمله شاگردان وی احمد بن عبدالله مهابادی، ابوالحسن علی بن محمد فصیحی و خطیب تبریزی بودند. بیش از 20 اثر از ایشان در منابع رجالی فهرست شده است. مانند اعجاز القرآن و اسرار البلاغه به گفته دکتر مهدی محبتی، 33 عنوان کتاب مستقل به زبانهای مختلف درباره وی و نظریاتش منتشر شده است حال آن که در زبان فارسی تنها یک عنوان بوده است.
ابن شرفشاه حسینی
(645 – 715 / 717 / 718)، فیلسوف، عالم، نحوی و طبیب. از مردم استرآباد بود از زادگاهش به مراغه رفت، نزد خواجه نصیرالدین طوسی درس خواند و در زمرهی شاگردان برجستهی وی درآمد و تا پایان زندگی خواجه در کنار او بود. وی بر برخی از کتب استادش شرح نوشت و پس از مرگ خواجه نصیر به موصل رفت و در مدرسه نوریه به تدریس حکمت مشغول شد و تا پایان عمر در موصل ماند. برخی منابع او را شیعه و برخی دیگر شافعیش میدانند اما آرای فلسفس و کتب او در حکمت موید تشیع اوست. صفدی از حلم و تواضع زائدالوصف او سخن گفته است. از جمله شاگردان وی: زینالدین علی بن حسین و شیخ تاج الدین علی بن عبدالله تبریزی. از آثار وی: شرح «مختصر» ابن حاجب، در اصول؛ شرح «تجرید الکلام «خواجه نصیرالدین» شرح «قواعد العقائد» خواجه نصیر؛ شرح «کافیه» ابن حاجب، در سه قسمت صغیر و کبیر و وسیط، که شرح کبیر آن به نام «بسیط» و شرح متوسط آن به اسم «وافیه» مشهورند؛ شرح «الفصیح» ثلب در لغت؛ «مراه الشفا»، در طب؛ شرح «الشافیه» ابن حاجب، در تصریف.
اسماعیل جرجانی
سید اسماعیل بن حسن بن محمد بن محمود بن احمد جرجانی در 434 ق در جرجان (گرگان) به دنیا آمد درباره ی سیر زندگی وی آگاهی زیادی در دست نیست. برخی محل تولد وی را گرگان دانستهاند و با توجه به اینکه جرجانی در مقدمه ی ویرایش عربی ذخیره ی خوارزمشاهی به ورود خود به خوارزم در سال 504 ق و همانجا از سن 70 سالگی خود یاد کرده است میتوان تولد وی را در 434 ق دانست. احتمال دارد که وی مقدمات طب را نزد طبیبان گرگان – که برخی از ایشان شاگردان ابن سینا بوده اند – آموخته باشد چرا که مثلاً طبیب حاذقی چون ابن هندو تا زمان مرگ خویش (455 ق) در گرگان میزیست. وی را پدر علوم آزمایشگاهی میدانند و روز بزرگداشت وی در ایران روز «علوم آزمایشگاهی» است.
منبع: golestanp
دیدگاه خود را بنویسید